به امید دیدن تو و حس کردنت در وجودم ...هر روز منتظرم..

زودتر بیا...

این ماه نیز بی صبرانه منتظرم تا وقت دکترم برسه چون تصمیم داریم این ماه iui بکنم درسته که بار اول که کردم خیلی سخت و درداور بود و اخرش هم که پوچ شد..ولی ...بازم توکل به خدا ...امید دارم که انشالله این سری بدست خدا درست بشه...یعنی هر روز چه خیال پردازیهایی ک.ه با تو درونم میکنم لحظه لحظه زندگیم با یاد سپری میشه ////کاش که زودتر بیای. ...
11 آذر 1393

افسوس...

عزیزم...الان یه سال میشه که تو رو از دست دادم تازه داشتم بودنت رو احساس میکردم ...زندگی برای من و بابات رنگ دیگه ای گرفته بود ....میخاستیم اطاقت رو برای اومدنت اماده کنیم که ....تو پر کشیدی و از پیش ما رفتی.....دل ما رو خون کردی....تقدیر این بود خواست خدا بود که تو درو از ما گرفت....امیدوارم که خودش دوباره یه نی نی دیگه به ما بده....یعنی منم مادر میشم؟؟؟/ به امیدنت شکفتنت در درونم لحظه شمارس میکنم و میدانم که میای..... ...
9 آذر 1393
1